در سنین ?? تا ?? سالگى ترس هایى چون ارتفاع، آتش سوزى، اقدامات خشونت آمیز گنگ هاى خیابانى، ترس از آدمکشى و یا چیزهاى غیرمنتظره مى تواند شایع ترین هراس هاى کودکان را تشکیل دهد و از این سن به بعد است که شکل ترس ها کاملاً مى تواند تغییر یابد و به صورتى درآید که در همه آدم هاى بزرگتر و عاقل تر هم امکان بروز دارند. از آن جمله اند هراس از ناشناخته ها یا هر چیز غریبه و ناآشنا و یا مرموز و پنهان و گنگ و اسرارآمیز...
اما واکنش والدین در برابر این هراس هاى کودکان باید چگونه باشد؟
?- اول و مهم تر از همه این که به هیچ وجه نباید کودکان از سوى بزرگترها به دلیل ترسشان - از هر چه که باشد - مورد خنده یا تمسخر و یا تحقیر قرار بگیرند و بدتر از آن مورد داورى و قضاوت دادن بچه ها و ترس هاى آنهاست با بیان جملاتى چون: «تو چقدر ترسویى!» و... از این گونه رفتارها باید به شدت پرهیز شود.
?- بیش از آن چه بچه ها را در این گونه موارد مورد پرسش قرار دهید که مثلاً «چرا مى ترسى؟» و از این قبیل، با همدلى و مهربانى به حرف هایى که بچه ها درباره ترسیدن هایشان مى زنند به دقت گوش کنید و بگذارید آنها در این باره صحبت کنند.
?- سعى کنید با صمیمیت، احساسات آنها را درباره موضوع ترسشان مورد تأیید قرار دهید. گفتن جملاتى مثل این که: «بله عزیزم، مى دانم که تو احساس ترس (یا نگرانى) از این موضوع دارى!» یا اینکه « مى دانم که از سگ به این خاطر مى ترسى که ممکن است تو را گاز بگیرد» و... به همدلى شما و کودکتان در این باره کمک خواهد کرد.
?- احساس فرزندتان درباره آن چه عامل ترس او مى شود را بدون آن که مورد قضاوت قرار دهید و از خوب یا بد بودن آن حرف بزنید تأیید کنید و به آن اهمیت و اعتبار ببخشید. کودکان را هرگز در این باره نفى یا انکار نکنید.
?- به آن ها کمک کنید تا به تدریج بتوانند بر شرایط پیرامون خویش و شناخت یا احساسشان از پدیده هاى اطراف، تسلط و کنترل پیدا کنند. در این باره باید مراقب بود که برعکس، کودکان بیش از آن چه هستند، تحت سیطره و کنترل وضعیت بیرونى قرار نگیرند چرا که امکان تثبیت این ترس ها در آن ها افزایش مى یابد.
این امر به افزایش آگاهى ها و شناخت بیشتر والدین از چند و چون و چگونگى ترس ها و هراس هاى کودکانشان و نگرانى هاى ذهنى بچه ها مرتبط است.